جبهه کتاب

ایشان از اوتاد هستند،افرادی که در هر عصر و زمانیوجود دارند و دنیا از وجودشان خالی نیست. حاج آقا امیدی عمر با برکتی داشتند و خداوند به برکت عمر ایشان بیفزاید.” این جملات را حجه الاسلام طهماسبی –امام جمعه ی شهرستان- در وصف حاج امیدی می گویند.

جبهه کتاب، این بارهم با صندلی های مورب چیده شده، آماده ی پذیرایی از میهمانانش است و شاید برنامه این قدر با اهمیت بوده که قبل از شروع رسمی و رسیدن بقیه میهمان ها عکاس های جوان را وادار به عکاسی کرده است.

ساعت ۱۹:۳۹ دقیقه است. بعد از تلاوت قرآن، مجری برنامه از فضیلت شب جمعه برایمان می گوید و همزمانی امشب و این دور هم بودن بی شیله پیله را به فال نیک می گیرد. از لا به لای حرف هایی که زده می شود می توان حدس زد میهمان امشب زیاد هم غریبه نیست؛ مجری برنامه و بعضی از مدعوین شاگردی شان را کرده اند و این قدر از کمالات حاج آقا امیدی حرف برای گفتن دارند که این گمان را به یقین نزدیک کند.



محمد حسین فیروزی، مسئول جبهه کتاب بعد از خوش آمد گویی به میهمانان از هفت سالگی جبهه کتاب و فعالیت هایی که این چند وقت در آن اتفاق افتاده است سخن می گوید: از اولین تجلیلی که مهرماه سال گذشته از مرحوم صفرقلی رحمانیان با همکاری موسسه یوسف حسن صورت گرفته، دعوت از محمد مهدی سیار در برنامه ی افتتاحیه جبهه کتاب، اکران جشنواره مردمی فیلم عمار دربیست نقطه از شهرستان، رونمایی از کتاب احمد اولین تولید جبهه کتاب و وعده ی چاپ دوم آن در هفته ی آینده، تجلیل از خانم محمدی – دختر، خواهر و همسر شهید- و خانواده ی شهید جلیل شرفی – دانشجوی پیرو خط امام در جریان تسخیر لانه جاسوسی- و …

مسئول جبهه کتاب اقدام اصلی جبهه را شروع سلسله برنامه ی ” سنگربان” و تجلیل از شخصیت های مغفول مانده ی دهه های گذشته می داند. رونمایی از کتاب “فسا در آیینه ی مطبوعات” به قلم حسن کهنسال و پاسداشت ایشان ،اولین گام در معرفی این برنامه و نکوداشت حاج علی اصغر امیدی –معلم و کتابفروش انقلابی- گام بعدی برای شروع این سلسله برنامه های فرهنگی ست.

فیروزی گذری هم به فعالیت های حاج علی اصغر امیدی می زند و ازضرورت برنامه ی امشب برایمان می گوید.

برنامه تجلیلی ست از مردی که یار همیشگی کتاب بوده و از سال های خیلی دور توزیع دوچرخه ای کتاب و نشریات را درشهرستان شروع کرده است. ایده ی فروش قسطی کتاب و به اشتراک درآوردن ۸۲۰ نفر از همشهری های فسایی در نشریه ی “مکتب اسلام” ، که در سال های حاکمیت طاغوت کار چندان آسانی هم نبوده بخشی از فعالیت های این معلم جوانمرد بوده است.



کم کم دلیل تقارن سالگرد افتتاحیه جبهه کتاب با تجلیل از حاج امیدی هم دستمان می آید. وقتی می فهمیم ایشان در راه اندازی این مجموعه هم حضور داشته و کمک رسان بوده. کتابفروش پیشکسوتی که هنوز هم با وجود کهولت سن و خانه نشین شدن، وقتی از کتاب و کتابخوانی حرف می زند ،برق چشم هایش را می توان دید.

” ایشان از اوتاد هستند،افرادی که در هر عصر و زمانی وجود دارند و دنیا از وجودشان خالی نیست. حاج آقا امیدی عمر با برکتی داشتند و خداوند به برکت عمر ایشان بیفزاید.” این جملات را حجه الاسلام طهماسبی –امام جمعه ی شهرستان- در وصف حاج امیدی می گویند. بعد هم تقدیر نامه ای که برای تجلیل از ایشان تدارک دیده اند را تقدیم شان می کنند و از جمع خداحافظی می کند تا به همراه جناب انصاری – فرمانده ویژه- به برنامه ای دیگر برسند.



صحبت های حاج آقا صدیق زمانی شروع می شود که دعای فرج را با حضار زمزمه کرده اند.اولین جمله ای که بر زبانشان جاری می شود کافی ست تا بفهمیم ثمره ی کار حاج امیدی چنین افرادی بوده و هستند: ” بنده صدیق هستم، شاگر حاج آقا امیدی. حاج آقا امیدی از دبیران من در دبیرستان ذوالقدر و یکی از مشوقان بنده در انتخاب راه طلبگی بوده اند.”

حجه الاسلام صدیق از حال و هوای دوران رکاب زنی حاج امیدی و فروش اقساطی کتاب هایشان می گویند. این که آن زمان همه اهالی از کتابفروشی ایشان فیض می بردند و خیلی ها از طریق همین فروش قسطی توانستند دوره ی کامل تفسیرالمیزان را در کتاب خانه هایشان داشته باشند.



” قبلا گفته ام و باز هم تکرار می کنم: تا می توانید قدمی در جهت تربیت نسل جوان بردارید. خدا به کسانی که خدمت می کنند طور دیگری نگاه می کند. کسی که از عمرش سرمایه بگذارد، جبران کننده ی آن خداست و اولین و مهم ترین جبران نسبت به خانواده است. خداوند وعده داده که اگر انسان برای خدا کاری کرد، نسلش را حفظ کند و شما ثمره ی کار حاج امیدی را می توانید در وجود فرزندانشان ببینید که همگی به مراتب بالای علمی رسیده اند.خداوند شرم دارد کسی که مویش را در راه خدا سفید کرده عذاب کند.” این ها بخشی از صحبت هایی بودند که حاج آقا صدیق در شناساندن حاج علی اصغر امیدی برایمان ایراد کردند.



نوبت به مراسم تجلیل از حاج امیدی رسیده است. تندیس یادبود ویژه نامه ی سنگربان اولین لوحی ست که ازطرف آقای فیروزی به ایشان داده می شود. قاب پوستر سنگربانان به پاس شصت سال خدمت به عرصه ی علم و ایمان و دیانت ، لوح یادبودی که از طرف امام جمعه و فرماندار ویژه تدارک دیده شده، لوح یادبود اداره ی اوقاف و امور خیریه از محضر حاج آقا محبی ، جزو اولین هدایایی هستند که به کتاب فروش پیشکسوت شهرمان تقدیم می شود.



اداره ی ارشاد و کتابخانه های عمومی فسا، تیپ انصارالحجه ،شورای اسلامی شهرستان،کتابداران فسا، حسن کهنسال خبرنگار پیشکسوت فسا ، رضوی بخشدار مرکزی و… هم هدایایی را تهیه کرده اند که به نوبت به ایشان اهدا می کنند.

خاتمه ی برنامه ها همان چند جمله ایست که حاج علی اصغر امیدی برایمان دارند. ایشان تمام این خدمات را لطف و فضل الهی می دانند و برای ما و فرزندانمان آرزوی عاقبت به خیری و بهشت می کنند .


نشریه ی نکوداشت حاج امیدی وقتی به دست میهمانان می رسد که عده ای مشغول ثبت لحظه ها و عکس یادگاری هستند. شاید تیتر درشت نشریه تا حدی گویای و تواضع و گمنامی این پیرمرد باشد که: “اگر اعدامم هم می کردند، این حرف ها را نمی گفتم.”
موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۲۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">