جبهه کتاب



داستان دلدادگی کشیش مسیحی به امیرالمومنین(ع) از مسکو تا بیروت


داستان از جایی شروع می‌شود که یک جوان تاجیک پیشنهاد فروش کتابی را می‌دهد که مدعی است متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش است؛ کشیش زمانی به ارزش واقعی و قدمت ۱۴۰۰ ساله اثر پی می‌برد که جوان تاجیک به دست دو جوان روس که قصد سرقت کتاب را از او داشتند به قتل می‌رسد، از آن پس کشیش نیز در معرض خطر قرار می‌گیرد و...


سوم رمان «قدیس» نوشته ابراهیم حسن بیگی از سوی انتشارات نیستان روانه بازار نشر شد. «قدیس» داستان دلدادگی یک کشیش مسیحی است که در مسکو زندگی می‌کند. او کتاب‌ها و آثار خطی و قدیمی بسیاری دارد و به این کار عشق می‌ورزد. وقتی یک نسخه قدیمی از مردی تاجیک به دست او می‌رسد، علاقه‌مند می‌شود که کتاب را از او بخرد، اما مرد تاجیک کشته می‌شود و از اینجا به بعد، کشیش روسی پا در مسیری می‌گذارد که به شناخت امام متقین، امیرالمؤمنین، علی (ع) منتهی می‌شود. کشیش به خاطر حفظ جان خود مجبور به ترک مسکو می‌شود و به بیروت می‌رود. او کودکی‌ها و بخشی از عمرش را در این شهر گذرانده و پسر، عروس و نوه‌اش در آنجا زندگی می‌کنند.

علاوه بر این، او در پایتخت لبنان، دوستان و محققان فراوانی از جمله «جرج جرداق» نویسنده کتاب «الامام علی صوت‌العداله‌الانسانیه» را دارد که می‌توانند در کشف شخصیت امام علی (ع) به او کمک شایانی کنند. این کشیش روسی با مطالعه آثار فراوانی از نویسندگان مسیحی و اهل تسنن، امیر مؤمنان را به نیکی می‌شناسد و از موعظه‌ها و پندهای آن امام در سخنرانی‌های خود استفاده می‌کند. او همچنین، سخنان شیوای حضرت علی (ع) را سرلوحه زندگی خود قرار می‌دهد و توصیه‌هایی در باب مرگ و جهان پسین به فرزندش دارد. داستان با دستگیری جنایتکارانی که به خاطر به دست آوردن نسخه خطی، هم دست به قتل مرد تاجیک زده و هم از کلیسا و منزل کشیش سرقت کرده‌اند، خاتمه می‌یابد و کشیش که آرامش از دست رفته را بازیافته است، همراه با همسرش به مسکو برمی‌گردد؛ گویی که او تعالیم علی (ع) را به عنوان بهترین و ارزشمندترین سوغات بیروت به خانه برده است؛ چرا که چمدان حاوی کتاب‌ قدیمی و سایر آثار خریداری شده از سوی کشیش در فرودگاه جابه‌جا شده و او با چمدان دیگری به خانه رفته است.

در بخش هایی از این رمان می خوانیم:

«علی گفت: من به ابوموسی اشعری راضی نیستم و او را شایسته ی این کار نمی دانم. او از ما جدا شد. مردم را از یاری من بازداشت، سپس فرار کرد تا این که به وی تامین دادم و از گناهش گذشتم. من به حکمیت ابن عباس راضی ام که شایسته تر از اوست. مخالفان گفتند: خیر! ما جز به ابوموسی به دیگری راضی نیستیم! بار دیگر اختلاف ها بالا گرفت. طبل تفرقه به صدا در آمد. یاران دیروز و مخالفان امروز علی، به گونه ای سخن می گفتند که گویی نمایندگان معاویه اند. دستور از او می گیرند و آب به آسیاب او می ریزند. علی خسته و کلافه از این همه دورویی و نفاق، در عجب بود که شیطان چگونه بندگان مومن را نیز می فریبد. رو به آنان گفت: معاویه برای چنین حکمیتی عمروعاص را برگزیده که با او هم رای و نظر است، در حالی که ابوموسی در این امر با من هم عقیده و هم رای نیست. پس شما هم باید در برابرش ابن عباس را قرار دهید، زیرا عمروعاص گره ای نمی بندد مگر این که ابن عباس آن را بگشاید و گره ای را باز نمی کند که پیش از او ابن عباس آن را نبندد. امری را حکم نمی کند مگر این که آن را سست سازد و کاری را سست نمی کند که آن را محکم نسازد. اما سخنان امام تاثیری در آن مردان ریش دراز و قاریان قرآن نداشت...»
*
«سرگئی گفت: برای من خیلی عجیب است پدر! شما با خواندن این کتاب ها از گذشته هایتان فاصله گرفته اید. تا آن جا که یادم هست، هیچ وقت با هیچ مسلمانی دوستی و مراوده نداشته اید. حالا می خواهید سخنان امام مسلمانان را مثل سخنان عیسی مسیح در کلیسا بخوانید! کشیش گفت: آن چه من فهمیده ام این است که علی شخصیتی است که در یک دین نمی گنجد. او به یک دین تعلق ندارد.»
*
کشیش همان طور که فنجان قهوه در دستش بود پرسید: اگر داشتن حکومت دینی به معنای بقای دین نیست، پس چرا حاکمان دینی پس از علی اصرار به استقرار حکومت دین داشتند و حکومت را لازمه دین می دانستند؟ مثل بنی عباس و بنی امیه که مدعی بودند نابودی حکومتشان مساوی نابودی دین است.

جرج پاسخ داد: کافی است افکار آنها را در برابر افکار و سخنان علی قرار دهی؛ خواهی دید که بنی عباس و بنی امیه دروغ می گویند. آنها حکومت را برای دنیا خودشان می خواستند و به دین تمسک می جستند. دین بهانه ای بود تا حکومت کنند. دین را در خدمت قدرت خود می خواستند، نه حکومت را در خدمت دین. اگر لازمه بقای دین حکومت بود، پس باید همه پیامبران الهی الزاماً دارای حکومت می بودند و از ادیانی که حکومتی نداشتند، نباید نشانی باقی می ماند. حکومت از نظر علی، ابزار و وسیله بود نه اصل دین؛ وسیله ای در خدمت دین و برای خدمت به مردم. اگر شرایط برای ایجاد حکومت کافی نباشد، دین هرگز نیست و نابود نمی گردد.»

این رمان در ۳۰۰ صفحه و با قیمت ۱۷ هزار تومان منتشر شده است.


»»این رمان فاخر را می توانید از فروشگاه جبهه کتاب فسا واقع در ضلع غربی میدان مصلی تهیه کنید.


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۲۹
مدیر فروشگاه

نظرات  (۱)

۳۱ تیر ۹۳ ، ۲۲:۰۲ یاد گرفتم...

سلام

http://baketab.blog.ir/post/19

از رباعی ها صفحه  63 :
....آن مست همیشه با حیا چشم تو بود
آن آینه ی رو به خدا،چشم تو بود
دنیا همه شعر است به چشمم اما
شعری که تکان داد مرا چشم تو بود.....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">