جبهه کتاب

رویای نیمه شب

کتاب «رویای نیمه شب» اثر مظفر سالاری، داستانی است عاشقانه با زمینه‎ی مذهبی که حکایت از دلدادگی جوانی پاک سیرت از اهل سنت به دختری شیعه مذهب دارد که در راه وصال با موانع و اتفاقاتی تلخ و شیرین مواجه است.


جذابیت قلم نویسنده به اندازه‎ای است که مخاطب را دچار خود کرده و تا انتهای داستان همراه می‎سازد.
 
رویای نیمه شب
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
 «پدر بزرگ از پشت قفسه ها بیرون آمد و به گوشواره‌ای زیبا و گران‌بها که من طراحی کرده بودم و ساخته بودم اشاره کرد. خوشحال شدم که آن را برای ریحانه انتخاب کرده بود؛ هر چند بعید می‌دیدم که مادرش زیربار قیمت آن برود.گوشواره را بیرون آوردم و به پدربزرگ دادم.
 • طراحی و ساخت این گوشواره، کار هاشم است. حرف ندارد!
 مادر ریحانه گوشواره‌ها را گرفت و ورانداز کرد.
 • قشنگند، ولی ما چیزی ارزان قیمت می‌خواهیم.
 مادر ریحانه گوشواره‌ها را روی مخمل گذاشت. با نگاهش گوشواره‌های قبلی را جستجو کرد. پدربزرگ گوشواره‌های گران‌بها را توی جعبه کوچکی گذاشت. جعبه را به طرف مادر ریحانه سُراند.
 • از قضا قیمت این گوشواره‌ها دو دینار است.
 در دلم به پدربزرگ آفرین گفتم. از خدا می‌خواستم که ریحانه صاحب آن گوشواره‌ها شود. قیمت واقعی‌اش ده دینار بود. یک هفته روی آن زحمت کشیده بودم.»
 رمان «رویای نیمه شب» با قیمت 17500 تومان در فروشگاه جبهه کتاب موجود است.

مترسک

«مترسک مزرعه‎ی آتشین» به قلم داوود امیریان، یادآوری خاطرات کودکی‎ها و اتفاقات دوران مدرسه است و بازتاب حسی و تجربی آن در اتصال با رشادت‎هایی که در حساس‎ترین وقایع روزهای سخت دفاع مقدس که بروز مردانگی شخصیت داستان از نوجوانی رنجور و ضعیف، مخاطب را متحیر و شیفته می‎سازد.

تمامی ظرافت نویسنده‎ی این داستان، در شیفتگی مخاطب برای دنبال نمودن وقایع، متأثر از حواس ملموس با داستان است که این اثر را جذاب ساخته است.
                     مترسک
در بخشی از این داستان که مربوط به حضور او در شب عملیات و میدان مین است می‌خوانیم: «خمیده خمیده حرکت می‌کنیم. به یک دشت می‌رسیم. در تاریکی به سختی حلقه‌های سیم خاردار را می‌بینم. علی‌رضا و دایی‌عزت سیم‌خاردارها را با احتیاط می‌بُرند. من و احسان دو طرف سیم خاردار بریده شده را می‌گیریم. علی‌رضا و دایی عزت جلو می‌خزند و کاردشان را تو زمین فرو می‌کنند. با اشاره علی‌رضا، من و احسان سینه خیز در حالی که هنوز سیم خاردارها را نگه داشته‌ایم، جلو می‌رویم. علی‌رضا دو طرف سیم خاردارها را به هم گره می‌زند. بعد با دایی عزت تندتند مین‌ها را خنثی می‌کنیم و جلو می‌خزیم. ناگهان یک منور در آسمان روشن می‌شود. هر چهار نفر به زمین می‌چسبیم. نفس در سینه‌ام حبس می‌شود. صورتم را در خاک فرو می‌کنم. بوی خاک در مشامم می‌پیچید. چند لحظه بعد منور خاموش می‌شود. دوباره حرکت می‌کنیم. حواسم است که دستم به سیم تله‌ای گیر نکند. سمت چپم پر از انواع مین‌های منور جهنده است. می‌دانم اگر یکی از مین‌های جهنده عمل کند، به هوا بلند شده و تا چند متر اطرافش ساچمه پرتاب می کند. به یک کانال می‌رسیم. حالا چشمانم به تاریکی عادت کرده است ...»
 
این رمان نیز با قیمت 10500 تومان در فروشگاه جبهه کتاب موجود می باشد.

علاقمندان به تهیه کتاب می توانند به فروشگاه جبهه کتاب واقع در ضلع غربی مصلی مراجعه نمایند.

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۰۵
مدیر فروشگاه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">