عملیات اطلاعاتی با طعم چای صلواتی
ژانر خاطرهنویسی از رزمندگان دوران دفاع مقدس یکی از ژانرهایی است که در سالهای اخیر به طور جدی از سوی نویسندگان جوان پیگیری شده و به دلیل بیان جزئیات جنگ هشت ساله از زبان افرادی که به طور مستقیم در معرکه حضور داشتهاند و مطرح کردن مسائلی که تاکنون هیچ اشارهای به آنها نشده و نسل سوم انقلاب آشنایی چندانی نسبت به آنها ندارد، با استقبال گسترده و بیسابقه مخاطبان و اهالی کتاب هم روبرو شده است. |
استفاده از ادبیات نرم و صمیمی در اینگونه کتابها سبب شده تا برخی کارشناسان به دنبال اعلام یک ژانر جدید با عنوان “رمان خاطره” به ویژه برای کتابهایی نظیر “دا” و “پایی که جا ماند” باشند. یکی دیگر از کتابهایی که در این رده قرار میگیرد و توانسته با وجود حجیم بودن، مورد استقبال اهالی کتاب و مردم قرار بگیرد، کتاب “لشگر خوبان” است که به بررسی خاطرات “مهدیقلی رضایی”، از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس میپردازد.
نوشتن در مورد خاطرات رزمندگان اگر چه در حال حاضر بخش عمدهای از کتابهای حوزه دفاع مقدس را تشکیل میدهد اما شاید یک دهه قبل نوشتن بیوگرافی یا خاطرات رزمندگان چندان مورد توجه نبود ، یا شاید به خاطر فاصله نزدیک با زمان پایان جنگ، این مهم رونق امروز را نداشت. با این حال، کتاب «لشکر خوبان» در همان زمان منتشر شده است که معصومه سپهری طی سه سال این کتاب را در سال ۷۸ تدوین و در سال ۸۴ توسط سوره مهر منتشر شد. از ویژگیهای این کتاب روایت اول شخص و توصیفات چشم نواز است به گونه ای که در بعضی قسمتها، کتاب از شکل خاطرات فاصله می گیرد و به رمان نزدیک می شود. شاید عمدهترین دلیل این امر هم نگاه به جزییات رویدادها و پرداختن به آنهاست به گونهای که گاهی حتی از حالت روحی و روانی قهرمان داستان در حین عملیاتها هم آورده شده است.
مهدیقلی رضایی اگرچه اکنون روزهای ۳۹ سالگی خود را میگذراند، اما لشکر عاشورا که بیشترین وقایع دربارة آن روایت شده است نوجوانی را به یاد میآورد که با سماجت و همت ستودنی، سختترین و ناگهانیترین لحظات میدانهای خطر و حادثه را تجربه کرد و از هر جنگ و عملیاتی، یادگار زخمی بر خود انداخت. «لشکر خوبان» حاصل گفتوگوی طولانی فرج قلیزاده با مهدی قلی رضایی است که بخشی از آن به قلم معصومه سپهری بازنویسی شده و در این کتاب آمده است.
یکی از ویژگیهای خاص این کتاب که سبب تمایز آن با دیگر کتابهای این حوزه شده، مسئولیت آقای رضایی به عنوان نیروی شناسایی در جنگ است. نیروهای واحد اطلاعات در طول جنگ به مثابه چشم رزمندگان بودند و روزهای متفاوت و ماموریتهای سخت و عجیبی را تجربه کردهاند. آنها از شجاعترین و جسورترین رزمندگان بودند که قبل یا در حین عملیات در گروههای بسیار کوچک برای شناسایی مواضع، موانع، امکانات، طبیعت و شرایط نیروهای دشمن به دل دشمن میزدند و در عملیاتها نیز مسئولیت هدایت نیروهای خطشکن را بر عهده داشتند که بیان خاطرات این ماموریتها از زبان نیروهای واحد اطلاعات بسیار جذاب و تکاندهنده است که در این کتاب بخشی از رشادتهای تعدادی از آنها به تصویر کشیده شده است.
معمولا عدم آشنایی راویان جنگ با ادبیات در بسیاری از کتابها موجب ضعف و از هم گسیختگی نثر و موضوع شده است. البته این مسأله در کتابهایی که توسط راویان اهل قلم یا افراد متخصص انجام شده کمتر دیده میشود. ولی نثر روان لشکر خوبان که حکایت از آگاهی راوی در تصویرسازی و بیان زیبای خاطرات همچنین تبحر نویسنده دارد خواننده را با جریان سیال و داستانی اتفاقها همراه میکند. شاید در نگاه اول عنوان یک زن برای بازنویسی خاطرات دفاع مقدس این انتظار را برای خواننده به وجود آورد که این کتاب از یک بیان رمانتیک و فانتزی برخوردار خواهد بود ولی مطالعه کتاب از دقت نویسنده و آگاهی او از جنگ و ادبیات دفاع مقدس حکایت دارد. نثری محکم و مردانه با بیان ساده و صمیمی اما عمق زیبایی این کتاب را برای خواندن و حتی دوباره خواندن به تصویر میکشد.
با این حال، در برخی از بخشهای کتاب، تناسبی میان جملات و لحن بیان آنها وجود ندارد؛ تا جایی که بلافاصله بعد از یک پارگراف کاملا رسمی و جدی، سبک نوشتار عامیانه میشود و به سمت شوخی و خنده میرود. همچنین، عدم رعایت مرزبندی میان پاراگرافها و وجود فضای خالی در میان آنها که اندکی سبب سردرگمی برای مخاطب میشود و او را مجبور میکند تا به چند سطر بالاتر بازگردد تا خط سیر داستان را از دست ندهد، یکی از نقاط ضعف این کتاب به شمار میرود.
در دنیا آثار بزرگی وجود دارد که از همین خاطرات برآمده ولی با قلمی که واژگان ماندگاری آنها را تثبیت کرده است که در این زمینه گاهی می شد از واژگان و ساختار نقدی دیگری هم استفاده کرد که دخالت دقیق نویسنده در پالایش سخنان را نشان میداد؛ بدون اینکه به روایت و امانتداری لطمه ای وارد شود. در این کتاب با یک جرافیای عظیمی روبرو هستیم، این کتاب در واقع یک آیینه ای از صورت جنگ است که می توان جنگ و جایگاه رزمنده را از این دریچه به خوبی حس کرد.
روایت جزئیات به صورت دقیق تا جایی که حتی به نوع لباس رزمندگان و پارگی جزئی آنها در اثر انجام یک عملیات یا رویداد یک حادثه نیز در کتاب آورده شده است. حافظه قوی آقای رضایی و اشاره دقیق به افراد و همسنگرهای خود در جریان عملیاتهای مختلف هم از جمله نکاتی است که باعث میشود خواننده احساس اعتماد بیشتری نسبت به کتاب داشته باشد و این مساله، خاطرات را باورپذیرتر کرده است.
استفاده متعدد و مکرر از پانویس برای معرفی شخصیتها، اماکن و عملیاتهای مختلف اگرچه باعث میشود تا خواننده به طور کامل در جریان جزئیات مراحل جنگ قرار بگیرد اما از سوی دیگر، سبب میشود تا تمرکز کافی روی خاطره و روایت به وجود نیاید و حواس مخاطب از سیر اصلی ماجرا پرت شود و دائما به سراغ پانویسها در هر صفحه برود. شاید بهتر بود این پانویسهای متعدد در انتهای هر فصل یا بخش یا حتی انتهای کتاب آورده میشد تا ضمن اینکه مخاطب میتوانست در جریان جزئیات و اطلاعات اضافی قرار بگیرد، تمرکز بر روی متن نیز از میان نرود.
به طور کلی باید «لشگر خوبان» را یکی از خوبان ژانر خاطرهنویسی دفاع مقدس دانست که با بهرهگیری از اطلاعات و خاطرات ناب، قلم روان و بیتکلف و همچنین، صراحت و صداقت با خواننده توانسته خودش را یک سر و گردن بالاتر از دیگر کتابهای عرضه شده در این ژانر معرفی کند و به دلیل استقبال گسترده، در مدت کوتاهی یه چاپهای بعدی برسد.
* این کتاب را می توانید از جبهه کتاب تهیه کنید!